سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه

۷۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تایید بوده‌است. رابطه زناشویی می‌تواند دستمایه و در غیر این صورت منبع تالم باشد.
مشکلات مربوط به صمیمیت، اغلب دلیل اصلی روابط شکست خورده به شمار می‌روند. در بسیاری از موارد ممکن است مشکل اصلی مراجعان اشتغال ذهنی با صمیمیت باشد که فرد مساله خود را به صورت مشکل در روابط نزدیک یا تعهد در روابط بیان می کند.
اگرچه برخی از زوج‌ها ممکن است اختصاصا صمیمیت را به عنوان آماج درمان ذکر نکنند، اما وقتی همین زوج‌ها ابزارهای سنجش مربوط به کیفیت، رضایت یا سازگاری زناشویی را تکمیل کنند، اغلب یک یا چند مولفه از نیاز به صمیمیت را برای خودشان مشکل‌زا تشخیص می‌دهند(باگاروزی[1]، 2001).
صمیمیت در ازدواج باارزش است، زیرا تعهد زوجین نسبت به ثبات ارتباط را محکم می‌کند و به طور مثبتی با سازگاری و رضایت زناشویی همراه است(هلر[2] و وود[3]، 1998).
مطالعات و تجارب بالینی نشان می‌دهدکه در جامعه معاصر، زوج‌ها مشکلات شدیدی را در هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمانه و ارضا انتظارات و نیازهای یکدیگر تجربه می‌کنند(باگازوری، 2001).
از طرفی امروزه عوامل شناختی از مهمترین عوامل در فهم پویایی‌های زندگی زناشویی و تفسیر روابط زناشویی به شمار می‌روند(باوکم[4] و اپشتاین[5]، 1996).
برنشتاین(1986)، تاکید می‌کند، شواهد بسیاری نشانگر این واقعیت است که مکانیسم‌های شناختی  بر سازگاری و رضایت زناشویی اثرگذارند و به همین دلیل معتقد است که زندگی زناشویی از گزند تفکرات غیر منطقی در امان نمی‌باشد.
تحریفات شناختی از برجسته‌ترین عواملی هستند که در پردازش فرآیندهای شناختی همچون انتظارات، برداشت‌ها، قالب‌ها و الگوهای ذهنی که هر فرد از همسر خود دارد، تاثیرگذار است. این تحریف شناختی باعث می‌شود افراد حساسیت ویژه‌ای نسبت به تغییر الگوهای کهنه ذهنی خود داشته‌باشند و هر حادثه‌ای را مساوی حادثه‌ای دیگر بدانند.
همچنین، الیس(1997) معتقد است که تفکرات غیر منطقی و انعطاف پذیری تفکر، عامل اصلی اختلافات  در روابط اجتماعی و بخصوص در روابط همسران می‌باشد. ایجاد و حفظ روابط صمیمانه و ارضا نیازهای عاطفی و روانی در جریان ازدواج، یک مهارت و هنر است که علاوه بر داشتن سلامت روانی و تجارب سالم اولیه، نیازمند داشتن نگرش‌های منطقی و کسب مهارت‌ها و انجام وظایف خاصی است(باگازوری، 2001 ترجمه نظری، 1384).
افزایش طلاق و نارضایتی زناشویی از یک سو و تقاضای همسران برای بهبود روابط زناشویی و افزایش صمیمیت از سوی دیگر نشان دهنده نیاز همسران به مداخلات و آموزش‌های تخصصی  در حوزه صمیمیت زناشویی می‌باشد. جهت مداخلات درمانی در روابط همسران رویکردهای متعددی همچون ارتباط درمانی، واقعیت درمانی، هیجان‌مدار، روان تحلیلی، روان آموزشی، شناختی-رفتاری و . وجود دارند، که هر یک بر اساس پایه‌های نظری خود  روش‌ها و الگوهای درمانی خاصی را ارائه داده‌اند. از این بین زوج درمانی شناختی- رفتاری[6](CBCT) رویکردهای درمانی شناختی و رفتاری را با هم ترکیب می‌کند.  در CBCT در مانگر  استراتژی‌های تغییر رفتاری از قبیل آموزش

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

اما علیرغم اقدامات فوق و صرف هزینه های هنگفت از طرف دولت ، افراد معتاد و خانواده هایشان، از یک طرف شاهد نرخ رشد اعتیاد (سالانه 8 درصدی) یعنی بیش از سه برابر نرخ رشد جمعیت ( سالانه 2.6 درصد)، طی 20 سال اخیر هستیم (خدایی، 1384) و از طرف دیگر معتادان بسیاری وجود دارند که تمایل زیادی به ترک مصرف مواد داشته و حتی وارد درمان شده و مدتی هم قطع مصرف مواد را تجربه می کنند اما موفق به ادامه مسیر درمان نمی شوند و تلاشهای آنان برای پاکی دراز مدت با شکست روبرو می شود.
در درمان اعتیاد به مواد افیونی، درمان نگهدارنده با متادون به عنوان داروی نگهدارنده درازمدت یکی از رویکردهای معتبر و شناخته شده می باشد که در حفظ پرهیز و جلوگیری از بازگشت پس از قطع مصرف مواد بسیار موثر است . متادون با جلوگیری از بروز علائم محرومیت و کاهش اشتیاق (وسوسه) برای مصرف و متوقف نمودن گیرنده های اوپیوئیدی در درمان اعتیاد به مواد افیونی موثر واقع می شود ( فاگینو و همکاران ،2003) .
با این حال پژوهش ها نتایج متفاوتی را در مورد درمان با متادون نشان می دهد، همچنین در خصوص علت شناسی اعتیاد و درمان موفق و ناموفق افراد معتاد عوامل متعددی مانند مسائل زیست شناختی ، روانشناختی و جامعه شناختی مطرح می باشد (سهند، 1388). پر واضح است که ماندگاری یا خروج فرد از درمان ، تحت تاثیر تلفیقی از این عوامل می تواند باشد اما از میان عوامل متعدد موثر بر اعتیاد ، وجود خصیصه‌های خاص شخصیتی، سبک‌های مقابله با استرس به عنوان عامل فردی – روانشناختی را می‌توان از تاثیرگذار ترین خصیصه در درمان موفق و ناموفق و حتی تداوم اعتیاد نام برد.
تحقیقات و شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بین شخصیت و سبک های مقابله ای ارتباط وجود دارد . در تحقیقی آیزنگ با بررسی رابطه بین سه بعد شخصیت و سبکهای مقابله ای به این نتیجه رسید که افزایش نمره ویژگی روان پریشی با افزایش سبک های مقابله ای هیجان مدارانه رابطه مثبت دارد. همچنین این افراد، بیش تر از الکل و مواد استفاده می کنند . ویژگی برون گرایی با سبک های مقابله ای هیجانی- اجتماعی رابطه مثبت دارد. همچنین تأکید شده، افرادی که نمره بالایی در ویژگی روان نژندی می گیرند از سبک های مقابله‌ای اجتناب و انکار استفاده می کنند (فرگوسن[7]، 2001). مطالعات انجام شده ارتباط بین سبک های مقابله ای و پیامدهای روان شناختی را نشان داده است. نتایج نشان داده که سبک مسأله مدار اغلب با کاهش استرس های روان شناختی در ارتباط است (بریست[8] و همکاران، 2002). بنابراین به نظر می‌رسد افراد دارای سبک مقابله‌ای مسأله مدار بهتر بتوانند با شرایط و استرس‌های موجود سازگار شوند و در نتیجه در درمان با متادون نیز موفق‌تر عمل کنند.
با توجه به اینکه نهایتا این خود فرد است که تصمیم می گیرد که وارد درمان شود و درمان را ادامه دهد یا اینکه از درمان خارج شده و مجددا به مصرف مواد بپردازد ، می توان چنین استنباط کرد که ویژگیهای شخصیتی می‌تواند نقش موثری در ورود به درمان نگهدارنده و همینطور خروج از درمان داشته باشد. در این مورد پژوهشهای انجام شده حاکی از رابطه اعتیاد با اختلالات شخصیتی ، مانند اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، مرزی، خودشیفته، نمایشی و غیره می باشد ( کتابی، 1387).
روانشناسان معتقدند هر رفتاری که فرد از خود نشان می دهد تحت تاثیر عوامل بسیاری همچون عوامل محیطی، عاطفی و شخصیتی می باشد. مقصود از عوامل شخصیتی در واقع همان ویژگیهای شخصیتی است که می تواند یک فرد را مستعد بروز یک سری از رفتارها نماید، در صورتی که ممکن است فردی با ویژگیهای شخصیتی متفاوت دست به چنین رفتارهایی نزند. بنابراین عوامل شخصیتی یکی از مهمترین عواملی است که قادر به شناخت پیچیدگی های رفتار انسان در موقعیتهای مختلف است

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

رقابتی است که مؤسسات مالی و بانکها می‌توانند برای جلوگیری از انتقال مشتریان به سوی رقبا مورد بهره‌برداری قرار دهند. هر اندازه یک بانک بتواند ارتباط مؤثرتری با مشتریان خود برقرار نماید، فرصتهای بیشتری جهت ارائه خدمات بیشتر به آن مشتریان را کسب خواهد نمود. در حالی که بانکها کم و بیش مسائل مربوط به عملکردهای تک بعدی خود را با بهره گرفتن از سیستم های برنامه‌ریزی منابع سازمان حل نموده‌اند، اکنون با انتخاب سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری، بر بهبود عملکردهای چند بعدی و جدید خود در راستای افزایش ارزشی که به مشتریان (تجار و مشتریان) ارائه می‌دهند، تمرکز می‌نمایند (دهمرده و همکاران، 1389).

مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک فرایند متشکل از نظارت بر مشتری، جمع‌آوری داده‌های مناسب، مدیریت و ارزشیابی داده‌ها و نهایتاً ایجاد مزیت واقعی از اطلاعات استخراج شده در تعاملات آنان است (کیم و همکاران، 2010). مدیریت ارتباط با مشتری نوعی استراتژی بازاریابی است که هدف آن صرفاً بالا بردن سود به طور مقطعی نمی‌باشد، بلکه باعث بالا رفتن رضایت مشتری و افزایش سود در بلندمدت نیز مدنظر قرار می‌گیرد (استیفانو و همکاران، 2003). مدیریت ارتباط با مشتری فرایند طراحی یک سازمان پیرامون مشتریان می‌باشد که در سطح عملیاتی، توسعه نرم‌افزارهای کاربردی فروش، بازاریابی و ادغام آنها را بررسی می‌کند و در سطح دیگر نحوه ایجاد و حفظ ارتباطات بلندمدت، چگونگی تدوین استراتژیها و سیاستهای نیل به آن را در نظر دارد. مدیریت ارتباط با مشتری رویکردی در سطح کل سازمان است، نه فقط در بدست آوردن آگاهی درباره مشتریان، بلکه در بهبود بخشیدن و خودکارسازی فرایندهای کاری که برای مشتریان، تأمین‌کنندگان و کارکنان سازمان ارزش‌آفرینی می‌کند (خو و واتون، 2005). از طرفی استقرار فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری در بسیاری از سازمانها موجب افزایش توان رقابتی، افزایش درآمد و کاهش هزینه‌های عملیاتی و بالا بردن سهم بازار شده است. مدیریت کارا و مؤثر ارتباط با مشتری منجر به افزایش رضایت و وفاداری مشتریان می‌گردد (امیری، 1388). سین، تسه و ییم عناصر CRM را به شرح زیر بر می‌شمرند؛

بعد نخست، تأکید و تمرکز بر مشتریان کلیدی: شامل تمرکز گسترده بر مشتری اصلی و تحویل مستمر ارزش افزوده و برتر به مشتریان کلیدی منتخب از طریق عرضه‌های شخصی شده و دلخواه است. این بعد شامل: 1. بازایابی مشتری اصلی؛ 2. شناخت ارزش دوره عمر مشتری کلیدی؛ 3.سفارش‌سازی (شخصی سازی) و 4. بازاریابی تعاملی خلق مجدد.

بعد دوم، سازماندهی فرایندهای کسب و کار: که ضرورتاً به معنی تغییرات اساسی در روش سازماندهی فرایندهای کسب و کار بانک می‌باشد. باید به چالشهای اساسی بانک در رابطه با شروع و آغاز CRM توجه بیشتری داشته باشیم. این بعد شامل: 1. ساختار سازمانی؛ 2. الزام منابع سطح سازمان و 3. مدیریت منابع انسانی.

بعد سوم، مدیریت دانش: این بعد شامل؛ 1. یادگیری و ایجاد دانش؛ 2. انتشار و به اشتراک‌گذاری دانش و3. پاسخگویی دانش.

بعد چهارم، CRM مبتنی بر فناوری: داده دقیق مشتری، برای عملکرد موفقیت‌آمیز CRM حیاتی است و در نتیجه فناوری نقش مهمی در CRM و در افزایش هوشمندی بانک بازی می‌کند.

طبق قانون پاره‌تو[2]80% درآمد و سود یک شرکت به وسیله 20% مشتریان آن تأمین می‌شود، لذا این مشتریان برای شرکت از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند و برای خدمت‌رسانی به این مشتریان باید سازماندهی شرکت به نحوی باشد که بتواند تمام منابع خود را برای کسب رضایت آنها بسیج کند و از طرف دیگر این امر مستلزم مدیریت اطلاعــات مشتریان و شنــاخت مطلوب آنهاست (مدیریت دانش) و تمام این فراینـــد بدون وجود فناوری، عملی نخواهد بود (سین و همکاران، 2005). تحقیق حاضر با توجه به اهمیت مدیریت ارتباط با مشتری در جذب و حفظ مشتریان و همچنین با عنایت به شرایط رقابتی بانکها درصدد است تا عوامل مؤثر بر استقرار موفقیت‌آمیز فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری در بانک کشاورزی را شناسایی کند، چرا که بازیابی اطلاعات مشتریان، تجزیه و تحلیل دقیق و هدف‌دار آن با تأکید بر موضوع کانون توجه قرار دادن مشتری به عنوان هسته اصلی فعالیتهای بانک منجر به توان افزایی[3] بانک برای افزایش رضایت‌مندی و وفاداری مشتریان از طریق ایجاد ارتباطات مؤثرتر، جذب و حفظ مشتریان جهت نیل به اهداف بانک خواهد شد (جعفرپور و همکاران، 1386). بدیهی است برای توسعه و پیشرو بودن در عرصه بانکداری، داشتن مدیریت ارتباط با مشتری از الزامات اساسی به شمار می‌رود. هر اندازه که بانک بتواند ارتباط مؤثرتری با مشتریان خود برقرار کند، فرصتهای بیشتری جهت ارائه خدمات و محصولات بیشتر به آن مشتریان را کسب خواهد کرد (جمالی فیروزآبادی و همکاران، 1386). در این بین با اجرای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و حتی قبل از اجرای آن باید عوامل مؤثر بر موفقیت در استقرار بهینه این سیستم شناسایی شوند تا بتوان موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری را در بانک تضمین کرد. عواملی از قبیل تمرکز بر مشتریان اصلی و کلیدی، توجه به مدیریت دانش، سازماندهی فرآیندهای کسب و کار، استفاده از فنآوریهای مدرن و به روز در عرصه بانکداری به عنوان متغیرهای مهم در این بررسی به دقت مورد آزمون قرار می‌گیرند تا عیوب و نقصهای احتمالی مرتفع گردند، سپس باید به اجرای موفقیت‌آمیز این سیستم امیدوار بود، در غیر این صورت بانک نه تنها به اهداف برنامه خود نائل نمی‌شود، حتی گاهی اوقات نتایج معکوس و افزایش هزینه را برای بانک به ارمغان می‌آورد. بنابراین در این تحقیق می‌خواهیم بررسی نمائیم که اولاً وضعیت عوامل مؤثر در استقرار مدیریت ارتباط با مشتری در بانک کشاورزی به چه صورت می‌باشد؟ ثانیاً اولویت و درجه هر یک از این عوامل در مقایسه با یکدیگر به چه صورت می‌باشد؟

1 ـ 3) اهمیت و ضرورت تحقیق

امروزه نظام بانکی علاوه بر تدوین استراتژیهایی برای جذب مشتریان جدید و انجام معامله با آنها درصدد برآمده‌اند تا مشتریان کنونی را نیز حفظ کنند و رابطه‌ای دائمی با آنها

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

اقتصاددانان آمریکایی بیان می‌کند که در سال 1925 نسبت دارایی‌های نامشهود به دارایی‌های مشهود 30 به 70 بود. اما در دهه 1990 به نسبت 63 به 37 افزایش یافت. استیوارت (1997) سرمایه انسانی را مهمترین دارایی سازمان تلقی می‌کند. بنابراین انتظار می‌رود شرکت‌هایی که از سرمایه فکری و انسانی بالاتری برخوردارند عملکرد مالی آن‌ها نیز بالاتر باشد. آثار سرمایه انسانی بر عملکرد واحد تجاری در شرکتهای خدماتی بسیار مهم تلقی می‌شود زیرا این شرکتها بیشتر بر ظرفیتها و منابع نامشهود متکی هستند (منشن و بنتیس، 2013). از طرفی در طی دو دهه اخیر، افزایش رقابت تجاری و ظهور فن‌آوری‌های جدید اطلاعاتی، منجر به پررنگتر شدن اهمیت دارایی‌های نامشهود به عنوان مهمترین عامل در ارزش‌گذاری شرکتها شده است (لو، 2001). اندازه‌گیری و گزارشگری دارایی‌های نامشهود یکی از موضوعات جذاب برای محققان حسابداری است و این جذابیت با افزایش تفاوت بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکتها بیشتر شده است (بیاتی، 2005). نگرانی‌ها در مورد عدم شناسایی دارایی‌های نامشهود، در حال افزایش است. این نگرانی ناشی از ماهیت محافظه‌کارانه معیارهای شناسایی دارایی و نگرانی‌ها در مورد قابلیت اتکا استانداردهای اخیر حسابداری است (الیوییرا و همکاران، 2010). بنابراین سطوح بالای عدم‌اطمینان، توانایی شناسایی برخی دارایی‌های نامشهود را در واحدهای تجاری که در دارایی‌های نامشهود سرمایه‌گذاری می‌کنند، محدود می‌کند و این موضوع باعث می‌شود که اطلاعات صحیح به اشخاص برون‌سازمانی انتقال نیابد. این مشکل برای شرکتهایی که متکی بر دانش هستند، بیشتر نمود پیدا می‌کند. با این وجود می‌توان گفت اطلاعات سرمایه انسانی دارای محتوای اطلاعاتی است. اطلاعاتی که راجع به شایستگی و صلاحیت کارکنان منتشر می‌شود با ارزش شرکت رابطه مثبت و معنی‌دار دارد. افشای این اطلاعات منجر به تغییرات کوتاه‌مدت در ارزش بازار نمی‌شود (گامرسچلاگ، 2013). سرمایه فکری سرمایه‌ای فراتر از دارایی‌های فیزیکی و دارایی‌های مشهود است. امروزه سهم سرمایه فکری به دلیل دانش و اطلاعات و در نتیجه تولید ثروت در اقتصاد مبتنی بر دانش می‌تواند نقش مهمی در خلق ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی داشته باشد. به همین دلیل در سطح بنگاه‌های اقتصادی نیز عملکرد شرکت‌ها می‌تواند تحت ‌تأثیردارایی‌های فکری و سرمایه انسانی قرار گیرد. با این تفاسیر در این فصل به بیان مقدمه‌ای در خصوص موضوع تحقیق اشاره گردید. در ادامه فصل به مباحثی پیرامون بیان مسأله اصلی و اساسی تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق و اهداف پژوهشگر اشاره شده و فرضیه‌‌ها و چارچوب نظری تحقیق به تفصیل بیان شده و در نهایت تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق و قلمرو تحقیق تشریح می‌گردد.

1 ـ 2) بیان مساله

در دو دهه اخیر، عملکرد و مدیریت راهبردی آن به یکی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است که در این راستا مدیریت عملکرد اقدامی است مستمر و همه جانبه‌نگر در زمینه تعامل آموزش، ارزشیابی و عملکرد که سه فلسفه مدیریتی زیر در آن اعمال می‌شود: فلسفه مدیریت بر مبنای نتیجه کار؛ فلسفه مدیریت مشارکتی؛ فلسفه مدیریت کیفیت جامع. در راستای بکارگیری این سه فلسفه مدیریتی، توجه به توسعه فردی، توسعه گروهی و تیمی و توسعه سازمانی، هم در مفهوم بالندگی سازمان و هم عملکرد اقتصادی سازمان، همچنین به میزان اهمیت مشاغل گوناگون در سازمان نیز توجه دارد و چون این فرایند به طور مداوم در حال تکامل است، منجر به توسعه مستمر و پایدار منابع انسانی و سرمایه فکری در سازمانها و در نهایت توسعه منابع انسانی ملی می‌شود. بدون تردید اگر فلسفه مدیریت عملکرد به طور مؤثر در سازمان اعمال شود، باعث توسعه پایدار منابع انسانی می‌شود و پایداری توسعه منابع انسانی نیز به اجرای منظم و بهبود فرایند کمک خواهد کرد (مجتهدزاده و همکاران، 1389). که در این بین عملکرد عبارت است از سمت‌دهی صحیح و مؤثر به عوامل مؤثر و اثرگذار بر عملکرد هر سازمان (منابع انسانی، فرایندهای سازمانی، مدیران، مشتریان) به منظور اثرگذاری بر خط‌مشی فعلی یا مسیر برنامه به منظور دستیابی به آن اهداف و تسهیم و در میان‌گذاری نتایج عملکرد در ترغیب آن اهداف (منشن و بنتیس، 2013). از طرفی تمامی رویکردهای مدیریتی در اجرا اهدافی را به دنبال دارند که معمولاً اساسی‌ترین هدف رسیدن به نتــایج دلخواه براسـاس برنامه‌ریزیهای قبلی برنامه‌ریزان در سازمان و عملکرد آنهاست. طبق گزارشات سازمان ملی بهره‌وری در پایان سال 1391 عواملی چون رضایتمندی مشتریان، رضایتمندی کارکنان، برنامه‌ریزی استراتژیک مؤثر، فرایندهای روان کاری و عملکرد کاری مدیران عواملی هستند که بر عملکرد سازمانهای ایرانی به شدت تأثیر گذارده و موجب تأکید بیشتر آنها بر بهبود عملکرد شده است که در این راستا تعریفی که از عملکرد ارائه گردیده عبارت است از مجموعه‌ای از اقدامات به هم پیوسته‌ای از سیاستها و رویه‌ها و اقداماتی که روی دستیابی اهداف از طریق تمرکز روی عملکرد ابعاد سازمانی تأکید دارد. به بیان بهتر فرایندی است مبتنی بر یک سری فعالیتها و به نحوی بنا شده است که باید از طریق تضمین بهبود مستمر عملکرد افراد و گروه های کاری در جهت اهداف راهبردی و اثربخشی سازمانی طراحی شود (حبیبی، 1392). مطابق گزارشات صندوق بین‌المللی پول و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در پایان شهریور ماه 1392 بانکهای ایران به دلیل پایین بودن رقابت میان کارکنان، عدم امکان اِعمال مدیریت به دلیل شرایط و متغیرهای از پیش تعیین شده، ثابت بودن نرخ تسهیلات اعطایی و وجود تورم بیش از آن، مشکلات موجود در اعطای تسهیلات و عدم فرایند ساده‌سازی ارائه تسهیلات در چارچوب قانون بانکداری بدون ربا، پرداخت تسهیلات تکلیفی و عدم افزایش سرمایه بانکها به وسیله دولت کارا عمل نمی‌کنند. به عبارت دیگر بانکها با بهره گرفتن از نهاده‌های موجود نمی‌توانند حداکثر ستاده را داشته باشند (محبوبی، 1392) که بانکهای استان گیلان (جامعه آماری این تحقیق) نیز از این قاعده مستثنی نیستند. نتایج حاصل از بسیاری از تحقیقات درباره نقش و اهمیت سرمایه فکری در رشد و توسعه سازمانها و بعضاً رشد جوامع بشری، بر این نکته تأکید دارد که هیچ جامعه‌ای توسعه نیافته است، مگر آنکه به توسعه سرمایه‌های فکری خود پرداخته باشد. امروزه محققان پی برده‌اند که سرمایه فکری جزء ضرورتهای انکارناپذیر هر سازمانی تلقی شده و سرمایه‌ای بی‌پایان در جهت رشد و توسعه سازمانها و کشورها هستند طوری که طی نیم قرن گذشته بخش قابل توجهی از پیشرفت کشورهای توسعه یافته مرهون تحول در سرمایه فکری آنها بوده است. اگر در گذشته کار، سرمایه و زمین عوامل اصلی تولید به حساب می‌آمدند، امروز تغییرات فناوریها، فاکتورهای نیروی انسانی و ارتقاء سطح سرمایه فکری به

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

-سنجش رابطه ی بین یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی با توجه به پویایی محیطی در شرکت های کوچک و متوسط استان اردبیل

1-5- چارچوب نظری تحقیق:

چارچوب نظری، نوعی مبانی نظری هدایتگر برای دستیابی به علل وقوع یک پدیده اجتماعی یا مسئله تحقیق است که به کمک آن می­توان واقعیّت یا بخشی از واقعیّت را در مورد آن پدیده کشف کرد تا محقّق به تبیین، تفسیر، تحلیل و تشریح پدیده مورد تحقیق بپردازد. محقّق در چارچوب نظری تحقیق، از طریق روش­های شناختی به درک جزئیات عناصر نظری می ­پردازد. این استدلال منطقی بین پدیده­های مورد تحقیق، همراه با قواعد منطقی به کشف و درک تبیین واقعیت منتهی می­گردد(ایمان، 1388).در واقع چارچوب نظری یک الگوی مفهومی است مبنی بر روابط تئوریک میان شماری از عواملی که در مورد مسئله پژوهش با اهمیت تشخیص داده شده اند و به ما کمک می کنند تا روابط خاصی را در نظر بگیریم و آنها را بیازماییم و درک خود را در زمینه های پویایی های موقعیتی که قرار است پژوهش در آن صورت گیرد بهبود بخشیم . از آنجائیکه چارچوب نظری چیزی نیست جز تعیین شبکه روابط موجود میان متغیرهای مرتبط با پژوهش (سکاران ، 1388،ص 81) لازم است بدانیم متغیرهای این تحقیق کدامند :

در این تحقیق عملکرد سازمانی ، متغیر وابسته است که بعنوان مهمترین متغیر در این پژوهش بکار میرود و هدف ، توصیف یا پیش بینی تغییر پذیری این متغیر می باشد و در نظر است واریانس آن توسط یک متغیر مستقل و یک متغیر تعدیل گر تشریح شود . متغیر مستقل یادگیری سازمانی می باشد که می تواند تأثیر زیادی بر روی متغیر وابسته ( عملکرد سازمانی ) داشته باشد . متغیر دوم پویایی محیطی است که بعنوان یک متغیر تعدیل گر تأثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی را تعدیل می کند.

از آنجایی که بررسی عملکرد سازمانی به عنوان عامل کلیدی در بهره وری و یک پیامد مهم و اساسی برای سازمان،کاملاً واضح و مشخص است و همین امر این متغیر را به عنوان یکی از اساسی ترین متغیرهای مورد توجه محققان و روانشناسان صنعتی و سازمانی تبدیل کرده است(فریس،2008) ما نیز در این پژوهش به منظور مطالعه رابطه ی یادگیری سازمانی با عملکرد در یک محیط پویا جریان تحقیقاتی زیر را بررسی می کند:

رابطه یادگیری سازمانی و عملکرد: در این زمینه تحقیقات کمی انجام شده است ولی با این وجود می توان به مطالعات ملاحسینی و همکاران در سال 1389 و همچنین اسدی و همکاران در سال 1388 اشاره نمود.
هرمانن و همکاران نیز در سال 2012 در تحقیق خود با عنوان رابطه ی یادگیری سازمانی با عملکرد به این نتیجه دست یافتند که بین یادگیری سازمانی،پویایی محیطی و زیست محیطی با عملکرد رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
ما نیز در تحقیق حاضر می کوشیم تا با ارائه مدل مفهومی زیر تاثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد در محیط پویا را نشان می دهد.

پویایی محیطی ( متغیر تعدیل گر )

عملکرد ( متغیر وابسته )
یادگیری سازمانی( متغیر مستقل)
فرضیه سوم
فرضیه اول
فرضیه دوم
 

1-6- فرضیات تحقیق:

بین یادگیری سازمانی و عملکردسازمانی شرکت های کوچک و متوسط استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین پویایی محیطی و عمکرد سازمانی شرکت های کوچک و متوسط استان اردبیل رابطه وجود دارد.
رابطه یادگیری سازمانی با عملکردسازمانی شرکت های کوچک و متوسط استان اردبیل به واسطه پویایی محیطی تعدیل می گردد.
1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق:

تعاریف مفهومی:

یادگیری سازمانی: یادگیری سازمانی،توانایی کسب و بهره برداری از دانش ضمنی و صریح، تشریک دانش و استفاده از دانش در سازمان برای حفظ و بهبود عملکرد براساس تجارب گذشته است(مورالس و همکاران،2007).

پویایی محیطی: بی ثباتی و تغییر و تحولات پیش بینی نشده در محیط سازمان را پویایی محیطی می نامند . ( رابینز ، 1943 )

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

کارهای مناسب و دارای توجیه اقتصادی باشند تا بتوانند علاوه بر خوداشتغالی به چرخه اقتصادی کشور هم کمک نمایند . که در این میان شهر رشت با توجه به داشتن افراد جوان و مستعد و همچنین اقلیم مناسب دارای ویژگی های مناسبی برای ایجاد کسب و کار می باشد . این پژوهش با توجه به روحیات و ویژگی های افراد تحصیلکرده به دنبال یافتن میزان انگیزه وابستگی در این افراد برای ایجاد کسب و کار و خوداشتغالی می باشد . دلیل دوم که لزوم این تحقیق در این زمینه را دنبال می کند ، نتیجه تحقیق است که نتایج تحقیق می تواند به عنوان بازخوردی به گسترش کارآفرینی کمک کند و باعث بهبود این امر گردد در حقیقت تاکنون هیچ کاری در زمینه نقش انگیزه وابستگی در علاقه به کارآفرینی در استان گیلان و خصوصاً در دانشگاه های این استان انجام نشده است که این امر بر اهمیت موضوع می افزاید . این تحقیق میزان انگیزه وابستگی در علاقه به حرفه های کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت را مشخص و بیان می کند .

1-4- چارچوب نظری تحقیق :

چارچوب نظری تحقیق مبنایی است که تمامی تحقیق بر آن استوار است . شبکه ای است منطقی ، توصیفی و توسعه یافته مشتمل بر روابط موجود میان متغیرهایی که در پی اجرای فرآیندهایی چون مصاحبه ، مشاهده و بررسی پیشینه تحقیق شناسایی شده اند . محقق در ابتدا باید مسأله را شناسایی کند و سپس متغیرهایی را که در آن نقش دارند معین نماید . بعد از شناسایی متغیرها باید شبکه ارتباطات بین آنها بنا شود به طوری که بتوان فرضیه های مربوط را ایجاد و سپس آزمون کرد . یک چارچوب نظری خوب مبنای منطقی لازم برای تدوین فرضیه های آزمون پذیر را فراهم می آورد . ( خاکی ، 1390 ، 163 ) در حقیقت انگیزه وابستگی که همان تمایل به داشتن روابط اجتماعی و تعامل مثبت با دیگران یا ایجاد و حفظ روابط با دیگران است دارای چهار بعد : محرک مثبت ، مقایسه اجتماعی ، حمایت عاطفی و توجه می باشد . انگیزه وابستگی یک ساختار چندبعدی دارد که ممکن است افراد دارای علایق کارآفرینی در برخی جهات آن امتیاز نسبتا بالایی و در ابعاد دیگر امتیاز نسبتا پایینی بگیرند. ( دکر ، 2012 )

انگیزه وابستگی:
1.      محرک مثبت

2.      مقایسه اجتماعی

حمایت عاطفی
توجه
 علاقه به کارآفرینی

شکل 1-1 : مدل مفهومی تحقیق ( دکر ، 2012 )
1-5- اهداف اساسی تحقیق :

همانگونه که از عنوان تحقیق برداشت می شود ، هدف اصلی تحقیق حاضر ، نقش انگیزه وابستگی در علاقه به حرفه های کارآفرینی است . همچنین اهداف فرعی تحقیق نیز عبارتند از :

سنجش انگیزه وابستگی در میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
سنجش میزان علاقه به کارآفرینی میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
سنجش رابطه بین انگیزه وابستگی و علاقه به کارآفرینی میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
1-6- فرضیه های تحقیق :

فرضیه اصلی : بین انگیزه وابستگی و علاقه به کارآفرینی میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت رابطه معناداری وجود دارد .

همچنین فرضیه های فرعی تحقیق عبارتند از :

فرضیه فرعی اول :بین محرک مثبت و علاقه به کارآفرینی میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت رابطه معناداری وجود دارد .

فرضیه فرعی دوم : بین مقایسه اجتماعی و علاقه به کارآفرینی میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت رابطه معناداری وجود دارد .

فرضیه فرعی سوم : بین حمایت عاطفی و علاقه به کارآفرینی میان دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت رابطه معناداری وجود

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

جدول 4-21 مقایسه میانگین سرمایه اجتماعی دانشجویان    103
جدول 4-22 مقایسه میانگین مسئولیت پذیری دانشجویان.    104
جدول 4-23 ضریب همبستگی بین مولفه های هوش اخلاقی با مسئولیت پذیری.    104
جدول 4-24 ضرایب رگرسیون هر یک ازمولفه های هوش اخلاقی    105
جدول 4-25 ضریب همبستگی بین مولفه های سرمایه اجتماعی با مسئولیت پذیری.    105
جدول 4-26 ضرایب رگرسیون هر یک ازمولفه های سرمایه اجتماعی.    106
جدول 4-27 تحلیل مسیر متغیرها    107
جدول 4-28 مقایسه هوش اخلاقی دانشجویان بر حسب جنسیت    107
جدول4-29 مقایسه هوش اخلاقی دانشجویان برحسب رشته تحصیلی    107
جدول 4-30 مقایسه هوش اخلاقی دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی.    108
جدول 4-31 مقایسه هوش اخلاقی دانشجویان بر حسب دانشکده.    108
جدول 4-32 مقایسه سرمایه اجتماعی دانشجویان بر حسب جنسیت.    109
جدول4-33 مقایسه سرمایه اجتماعی دانشجویان برحسب رشته تحصیلی    109
جدول 4-34 مقایسه سرمایه اجتماعی دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی.    109
جدول 4-35 سرمایه اجتماعی دانشجویان بر حسب دانشکده    110
جدول 4-36 مقایسه مسئولیت پذیری دانشجویان بر حسب جنسیت.    110
جدول4-37 مقایسه مسئولیت پذیری دانشجویان برحسب رشته تحصیلی.    111
جدول 4-38 آزمون تعقیبی جهت مقایسه مسئولیت پذیری برحسب رشته تحصیلی    111
جدول 4-39 مقایسه مسئولیت پذیری دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی.    112
جدول 4-40 مقایسه مسئولیت پذیری دانشجویان بر حسب دانشکده.    112
جدول 4-41 آزمون تعقیبی جهت مقایسه مسئولیت پذیری برحسب دانشکده    113
فهرست نمودارها

1-1 مدل مفهومی تحقیق.    8
نمودار 4-1 تحلیل توصیفی نمونه بر حسب جنسیت    89
نمودار 4-2 تحلیل توصیفی گروه نمونه بر حسب رشته تحصیلی    90
نمودار 4-3 تحلیل توصیفی گروه نمونه بر حسب مقطع تحصیلی.    91
نمودار 4-4 تحلیل توصیفی گروه نمونه بر حسب دانشکده.    92
نمودار 4-17 توزیع نرمال متغیرهای هوش اخلاقی    100
نمودار 4-18 توزیع نرمال متغیرهای سرمایه اجتماعی    101
نمودار 4-19 توزیع نرمال متغیرهای هوش اخلاقی    102
چکیده
یکی از وظایف اساسی نظام آموزشی هر کشور، پرورش استعدادهای دانشجویان و آماده­سازی آنان برای شرکت فعال در امور جامعه است. کمک به دانشجویان و هدایت آنان برای دست­یابی به هدف­های مطلوب در زندگی، کسب مهارت­های فردی، اجتماعی، حرفه­ای و اخلاقی، لزوم آموزش مهارت­های هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت­ پذیری را برای رسیدن به این اهداف آشکار می­­سازد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی94-1393 به تعداد 7132 نفر بود که با بهره گرفتن از فرمول کوکران، 257 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه­ای انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هوش اخلاقی در قالب چهل گویه در سه مؤلفه ( راستگویی، بخشش و دلسوزی)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی در قالب 24 سوال در چهار مؤلفه (مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی) و پرسشنامه مسئولیت­ پذیری در قالب 42 سوال در پنج مؤلفه (خودمدیریتی، امانت داری، وظیفه­ شناسی، سازمان­یافتگی و پیشرفت­گرایی) استفاده گردید. روایی محتوایی و سازه هر سه پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه هوش اخلاقی 83/0، سرمایه اجتماعی 87/0 و مسئولیت­ پذیری 91/0 برآورد گردید. تحلیل داده­ ها در سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

حوزه‌های روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است به ‌طوری که هر روز بر شمار پژوهش‌های مرتبط با این سازه افزوده می‌شود (سامانی و همکاران،1386).
انعطاف پذیری کنشی یکی از ابعاد شناختی است که مبتلا به سومصرف مواد در آن دچار تزلزل اند. شناسایی و افزایش این سازه بینشی دگرگون و امیدوار کننده ایجاد می کند و به قابلیت تطابق انسان در مواجه با بلایا یا فشارهای جانکاه، غلبه یافتن و حتی تقویت شدن بوسیله آن کمک می نماید. این خصیصه با توانایی درونی شخص و مهارت های اجتماعی و تعامل با محیط حمایت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت متبلور می گردد (دینر[2] و همکاران، 2009).
اما افراد وابسته به مواد افیونی و معتاد در باورهای خود دچار تزلزل و اختلال هستند. باورها فراشناختی مسبب اختلالاتی می شوند که سبک تفکر و سازگاری فرد تحت تاثیر قرار می گیرد و بی اختیار به تأکید و تقویت پاسخ های هیجانی پیش می رود که بیشتر از همه ناشی از تکرار نشخوار فکری و نگرانی است (اسکریج [3]،2010). یلماز[4] و همکاران (2014) در شواهد پژوهشی خود نشان دادند، که باورهای فراشناختی منفی در مورد غیرقابل کنترل بودن و خطرنگرانی به طور معناداری پیش بینی کننده افسردگی، استرس و اضطراب افراد وابسته به سومصرف مواد می باشند. همچنین کارت رایت، هالتون[5] و ولز (2011) در پژوهشی دیگر بر روی یک نمونه 200 نفری از بیماران وابسته به سومصرف مواد به این نتیجه رسیدند که باورهای فراشناختی مثبت نگرانی و منفی ارتباط مستقیمی با استعداد افراد در برابر نگرانی آسیب شناختی دارد.
در واقع باورهای فراشناختی مجموعه ای از افکار منفعلانه هست که جنبه تکراری دارد و بر علل و نتایج علائم متمرکزند و مانع حل سازگارانه شده و افکار منفی را افزایش می دهند و شامل افکاری است که بطور  پایان ناپذیری مرور می شوند و به ناامیدی درباره آینده و ارزیابی های منفی درباره خود دامن می زنند و بر خلق اثر می گذارند و انگیزش را تحت تاثیر قرار می دهند (فرطوسی، طالبی و کرمی،1392).
هنگامی که فردی تابع و دستخوش افکار و باورهای غیرمنطقی و غیرعقلانی قرار بگیرد، با عواقب غیرمنطقی مواجه خواهد شد که در این حالت فرد مضطرب می شود و شخصیت ناسالمی دارد. در تفکر یا باورهای غیرمنطقی و فراشناختی فرد توقع تأیید از جانب دیگران دارد و انتظارات بیش از حد از خود دارد. ضمن اینکه تمایل به سرزنش، واکنش به درماندگی همراه با ناکامی، بی­مسئولیتی هیجانی، بیش­ نگرانی توأم با اضطراب، اجتناب از مشکلات، وابستگی و درماندگی در برابر تغییرات را تجریه می نماید اغلب نشخوار فکری یکی از مشکلات افرادی است که باورهای فراشناختی دارند. نشخوار ذهنی یا فکری به عنوان اشتغال دائمی به یک اندیشه یا موضوع و تفکر درباره آن شناخته می شود و طبقه ای از افکار آگاهانه است که حول یک محور مشخص می گردد. این افکار تکرار می شوند. این افکار غیرارادی وارد آگاهی می شوند و توجه و اهداف را منحرف می سازند و باورهای افراد را مخدوش می سازند (همامکی[6]،2013).
اما برای کاهش مشکلات افراد وابسته به مواد پرتکل های درمانی متعددی وجود دارد. انواع مختلفی از روش های گروه درمانی در کار با مراجعین سوء مصرف کننده مواد وجود دارد که در این پژوهش تاثیر رویکرد گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر استفاده می شود.
افراد مبتلا به سوءمصرف مواد می تواند مسئول اعمال خود باشد، هدف معالجه باید مبتنی بر بازسازی عمیق شخصیتی باشد. تحقیقات نشان داده که اکثر سوءمصرف کنندگان مواد به صورت داوطلبانه وارد جریان درمان نمی شوند. اما زمانی که مراجعین انگیزه بالایی برای ترک اعتیاد داشته اند، به احتمال قوی تر درمان ها اثرگذاری بیشتری خواهند داشت. گرچه بهبود لزوما به داوطلب بودن مراجعین بستگی ندارد و برخی مطالعات نشان می دهند که نرخ بهبودی افرادی که به اجبار وارد فرآیند درمان شده اند، تقریبا  به اندازه کسانی است که داوطلبانه وارد فرآیند درمان شده اند (گلستانی، 1387).
اما بسیاری را عقیده بر آن است که تا زمانی که فرد خود در این راه مصمم نباشد، و به این نتیجه نرسد که باید درمان شود، بهبودی رخ نخواهد داد و چنانچه آگاهی و خواست خود فرد در روند درمان مورد توجه قرار نگیرد، گاه حتی این فرآیند آسیب زا نیز خواهد بود. در جریان استفاده از رویکرد فرانظریه ای آمادگی مراجعان برای تغییر سنجیده شده  و با توجه به وضعیت و درجه آمادگی مراجع، انگیزش او توسط مجموعه ای از فنون در جهت ترک اعتیاد تغییر می یابد (مرادی، حیدری نیا، بابایی و جهانگیری،1388)
یک جنبه شایان توجه این تغییر شناسایی این موضوع است که انگیزش مراجع را می توان تحت تاثیر قرار داد. قبل از این، انگیزش به عنوان خصوصیتی تلقی می شد که قابل تغییر نیست. چنانچه مراجعی بدون انگیزه تصور می شد، امید کمی به موفقیت در درمان او وجود داشت و مراجعینی که آمادگی کافی برای تغییر نداشتند، برای درمان مناسب تشخیص داده نمی شدند. اعتقاد بر این است که فردی که مواد مخدر را ترک می کند، پس از ترک به علل مختلفی گاهی اشتیاق به مصرف مواد مخدر را تجربه می کند که این عامل در بیشتر مواقع موجب عدم مقاومت و بازگشت او به سوی مواد می گردد (راسل[7]، 2013).
آموزش چگونگی مقاومت در مقابل مصرف مواد برای این افراد بسیار حائز اهمیت است. در موقعیتی که فرد اقدام به ترک کرده است، این امکان وجود دارد که از طریق دوستان قدیمی در موقعیت فشارزایی برای مصرف مجدد قرار گیرد، این مسئله زمانی که فرد از نظر ابراز وجود دچار مشکل باشد و یا نگرش مثبتی نسبت به مواد داشته باشد، تاثیرات بارزتری بر جا می گذارد (مار[8] و همکاران، 2013).
تا معتاد خود دلیل محکمی برای مصرف نکردن نداشته باشد، عملا هر گونه درمانی به ویژه درمان پزشکی صرف بی نتیجه است و در واقع کمک به معتاد برای بازگشت به زندگی سالم و اتخاذ شیوه های رفتاری متناسب با هنجارهای جامعه و پذیرش ارزش های آن قبل از هر اقدام دیگری، از اهمیت زیادی برخوردار است و تا زمانی که سوء مصرف کننده مواد قادر نشود زندگی همراه با مصرف مواد مخدر را با زندگی بدونه مصرف آن به خوبی مقایسه کند و به ویژه آثار این دو شیوه زندگی را در آینده تحلیل نماید،

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

جدول4-14: نتایج آمار توصیفی هوش هیجانی برحسب تحصیلات. 77
جدول4-15: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه هوش هیجانی بر حسب تحصیلات. 78
جدول4-16: نتایج آزمون t مستقل در ارتباط با تفاوت رضایت شغلی بهورزان زن و مرد. 78
جدول4-17: نتایج آمار توصیفی رضایت شغلی برحسب تحصیلات. 79
جدول4-18: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه رضایت شغلی بر حسب تحصیلات. 79
جدول4-19: نتایج آزمون t مستقل در ارتباط با تفاوت سلامت روان بهورزان زن و مرد. 79
جدول4-20: نتایج آمار توصیفی سلامت روان برحسب تحصیلات. 80
جدول4-21: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکراهه سلامت روان بر حسب تحصیلات. 80
 
فهرست اشکال
شکل2-1: چهارچوب مطالعات رضایت شغلی 33
شکل2-2: ارتباط رضایت شغلی و عملکرد. 39
شکل2-3: مدل کیز. 47
شکل2-4: مدل مفهومی تحقیق 60
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضایت شغلی با سلامت روان بهورزان شاغل دانشگاه علوم پزشکی شهرستان زاهدان انجام گرفت. روش انجام تحقیق توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بهورزان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان(550 نفر) که حجم نمونه برابر با 215 نفر می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد (هوش هیجانی بار-آن، رضایت شغلیJDI) و سلامت روان گلدبرگ می­باشد. روایی این تحقیق از نوع محتوایی و پایایی کلی پرسشنامه هوش هیجانی 83/0، رضایت شغلی 89/0 و سلامت روان 78/0 برآورد گردید. برای تحلیل آماری داده ها از شاخص های آماری جدول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و همچنین از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه برای آزمون فرضیات تحقیق استفاده شده است که با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS نسخه 21 تجزیه و تحلیل آماری بر روی داده­ ها انجام پذیرفت. بطور کلی یافته های این پژوهش حاکی از این بود که بین هوش هیجانی و رضایت شغلی با سلامت روان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین بین رضایت شغلی و سلامت روان نیز رابطه معناداری مشاهده گردید. یافته ها نیز بیانگر این بود که بین ابعاد هوش هیجانی و رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در زمینه ارتباط بین ابعاد هوش هیجانی و سلامت روان نتایج از این قرار بود که فقط بین سلامت روان و خودتنظیمی، انعطاف پذیری و حل مسئله رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. اما بین سلامت روان و مؤلفه خودآگاهی، همدلی و مهارتهای اجتماعی، و واقع­گرایی رابطه معناداری مشاهده نگردید. در زمینه ارتباط ابعاد سلامت روان و رضایت شغلی نیز یافته ها نشان داد که فقط بین بعد عملکرد اجتماعی سلامت روان و عملکرد اجتماعی و بعد افسردگی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت شغلی و بعد جسمانی و بعد اضطراب رابطه معناداری وجود ندارد.نتایج آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین هوش هیجانی برحسب جنسیت و تحصیلات و بین سلامت روان برحسب جنسیت و تحصیلات و بین رضایت شغلی برحسب جنسیت و تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد
1-1- مقدمه
در جهان امروز، سلامت روانی[1] اهمیت بسیاری دارد، زیرا در عصری زندگی می‌کنیم که به موازات پیشرفت­های تکنولوژیکی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی، نابسامانی‌های روانی، در حال گسترش است. بسیاری از افراد از مشکلات روانی به شدت رنج می‌برند و نه تنها خود در رنج هستند، خانواده و جامعه را نیز دچار چالش می­ کنند. سلامت روانی، علمی است در جهت بهزیستی، رفاه اجتماعی و سلامت زندگی که با تمامی دوره­های زندگی (پیش از تولد تا مرگ) و با تمامی زوایای زندگی (محیط‌های خانواده، مدرسه، دانشگاه، کار و جامعه) ارتباط دارد. انسان در کنار نیازهای فیزیولوژیک، دارای نیازهای عاطفی، اخلاقی، مذهبی، آموزشی و هدایتی است که زندگی سالم، در پرتو برآورده شدن این نیازها و ایجاد تعادل میان آنها به وجود می­آید (پناهی، 1389).
یکی از پدیده­هایی که در دهه اخیر، مورد استقبال فراوانی قرار گرفته، پدیده هوش هیجانی[2] است. دلیل این امر توانایی بالای هوش هیجانی در حل بهتر مسایل و کاستن از میزان تعارضات بین دریافت‌های فکری و احساسی است. پژوهش­های متعددی نشان داده‌اند که هوش هیجانی می ­تواند سبب افزایش میزان سلامتی، رفاه، ثروت، موفقیت، عشق و شادی گردد (سالوی و مایر[3]، 1990). گلمن[4](1998) به نقل از رستمی (1388) در تعریف هوش هیجانی، آن را نوع دیگری از هوش می‌داند که حاکی از شناخت احساسات خویشتن است و از آن برای اتخاذ تصمیم‌های مناسب در زندگی استفاده می‌شود. هوش هیجانی، توانایی اداره مطلوب خلق و خوی، وضع روانی، کنترل تکانه­ها و عاملی است که هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص انگیزه و امید ایجاد می‌کند. این نوع هوش، همچنین حاکی از همدلی، یعنی آگاهی یافتن از احساسات افراد پیرامون ماست (رستمی، 1383).

ادامه مطلب

  • milad milad
  • ۰
  • ۰

مثال، صرف کردن ساعت­های متمادی برای اصلاح کردن یک امر که فرد می­داند درست است ولی فکر می­ کند به اندازه کافی خوب نیست باعث از دست دادن هدف واقعی و نهایی می­شود (ویل و ویلسون، 2005).

 

     البته ارتباط کمالگرایی با اختلال وسواس فکری-عملی هنوز کاملا روشن نشده است و یافته ها در این مورد متناقض هستند.سیکا (2004)نشان داده است که کمالگرایی اختلال وسواس فکری-عملی را از اختلال اضطراب فراگیر متمایز نمی­کند. از سوی دیگر فراست و استکیتی (1997) نشان داده اند که کمالگرایی کلی بین گروه­های اختلال وسواس فکری-عملی و اختلال وحشتزدگی تفاوتی ندارد (وو و کورتزی، 2009). همچنین در خلاصه بندی مطالعات مختلف، داگاس و همکاران(2004) ادعا کرده اند که عدم تحمل بلاتکلیفی بهترین پیش بینی کننده برای نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر در جمعیت هایی بالینی و غیربالینی است. با توجه به اینکه تحقیقات گذشته دو سازه کمال گرایی و عدم تحمل بلاتکلیفی را در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی مورد بررسی قرار داده اند و پژوهش­های انجام گرفته در این زمینه ضد و نقیض است. لذا عدم تحمل بلاتکلیفی و کمالگرایی مؤلفه­های شناختی هستند که نقششان را باید در اختلال وسواس فکری-عملی مورد بررسی قرار داد. از این رو، سؤال اساسی این پژوهش این است که آیا بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و افراد عادی در زمینه کمال گرایی  و عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت وجود دارد؟

 

اهمیت و ضرورت مسئله

 

    امروزه یکی از حوزه­های که در آن مطالعات فراوانی در حال انجام است، بررسی و تبیین رابطه بین فرآیندهای روانشناختی و آسیب شناسی روانی است. تعیین مؤلفه­های اساسی و مهم در هر یک از اختلالات می ­تواند پیشنهادهای سازنده ای را در جهت پیشگیری و خط مشی های درمانی ارائه کند. با توجه به شیوع نسبتاً بالای اختلال وسواس فکری-عملی که از هر پنجاه نفر یک نفر را مبتلا می­سازد و با توجه به اینکه این بیماری میل به مزمن شدن دارد، آشکار است که هزینه­ های مالی و پیامدهای روانشناختی آن برای خود مبتلایان، خانواده­های آنان و جامعه بسیار بالاست (مهرابی زاده و همکاران، 1386).

 

     اختلال وسواس فکری-عملی یک اختلال اضطرابی بسیار ناتوان ساز است که معمولا به مثابه یک بیماری بد علاج که نیازمند درمان مادام العمر است، در نظر گرفته می­شود. پدیده­های وسواسی نه تنها در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، که در بسیاری دیگر نیز قابل مشاهده است. علی رغم شناخت فزاینده شیوع و بیماری زایی اختلال وسواس فکری-عملی و معرفی درمان­های مؤثر، مبتلایان به این اختلال هنوز کمتر از حد واقعی  تشخیص داده شده و به گونه ای نامناسب مداوا می­شوند(کلارک و واتسون، 2006).

 

     بررسی­های به عمل آمده نشان داده است که شیوع بالای این اختلال مشکلات زیادی را در کارکرد شغلی، بین فردی، مالی، تحصیلی، زناشویی و مراقبتی افراد مبتلا به این اختلال ایجاد کرده و از طرف دیگر، مقادیر بالایی از خدمات بهداشتی را صرف خود می­ کند. به علت ماهیت عاجز کننده اختلالات اضطرابی و از جمله اختلال وسواس فکری-عملی، داروهای تجویزی برای اختلالات اضطرابی از جمله پرمصرف ترین داروها در سطح جهان هستند. درنتیجه با توجه به شیوع نسباً بالای این اختلال و مزمن و هزینه بر بودن بودن آن، لزوم تشخیص و درمان به موقع آن امری ضروری است که طی چند دهه اخیر مطالعات زیادی جهت شناسایی عوامل روانشناختی دخیل در شروع و تداوم  اختلال وسواس فکری-عملی انجام شده است (هالجین و ویتبورن، 2003).

 

    با این توضیحات طبیعی است که شناسایی فرآیندهای روانشناختی دخیل در اختلال وسواس فکری-عملی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و می تواند دانش ما را درباره  شروع و تداوم این اختلال افرایش داده و به ما کمک کند تا تصویر روشن تری از ماهیت این اختلال بدست آوریم. همچنین در شناسایی و تشخیص دقیق تر این اختلال به ما کمک می­ کند. در نتیجه درک درست تر از ماهیت اختلال به تشخیص دقیق تر  منجر می­شود و این مهم راه را برای برنامه ریزی جهت پیشگیری­های اولیه و ثانویه هموار و زمینه را برای ارائه راه حل­های درمانی بهتر و مفیدتر فراهم می کند. امید است این پژوهش با یافته­ های جدید و تکمیلی بتواند گامی کوچک در راستای شناخت هرچه بیشتر فرآیندهای روانشناختی دخیل در اختلال وسواس فکری-عملی بردارد.تا با شناخت این فرایندها بتوان تا حدودی عوامل مستعدکننده ابتلا به اختلال وسواس فکری-عملی را شناسایی و گام­های ارزشمندی در جهت پیشگیری و درمان این اختلال برداشته شود.

 

اهداف پژوهش

 

الف) هدف کلی

 

    مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی و کمال گرایی در بین بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و افراد عادی.

 

ب) اهداف اختصاصی

 

1) مقایسه شدت عدم تحمل بلاتکلیفی افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و افراد عادی.

 

2) مقایسه میزان کمال گرایی خودمدار در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و افراد عادی.

 

3) مقایسه میزان کمال گرایی جامعه مدار در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و افراد عادی.

 

4) مقایسه میزان کمال گرایی دیگر مدار در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و افراد عادی.

 

فرضیه های پژوهش

 

فرضیه کلی

 

    بین میزان عدم تحمل بلاتکلیفی و کمال گرایی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

 

فرضیه های فرعی

 

1)افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی در مقایسه با افراد عادی از عدم تحمل بلاتکلیفی بالاتری برخوردارند.

 

2) افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی در مقایسه با افراد عادی از میزان کمال گرایی خود مدار بالاتری برخوردارند.

 

 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پیام ها fssdsds علوی ویرایش نمایه خروج انتخاب وبلاگمیزکارمطلب جدید مقالات دانشگاهی مطالب نظرات پیوند ها آمار صفحات فایل ها قالب تنظیمات راهنما تماس با ما مطلب جدید نوع: *عنوان: نیازمندی ها Times New Roman 12pt پاراگراف (تگ P)
پایان نامه نقش عوامل فردی در احراز پستهای مدیریت توسط زنان - دانلود پایان نامه ها
  • milad milad