۱-۷-۲ فرضیه فرعی ۱.۶
۱-۷-۳ فرضیه فرعی ۲.۶
۱-۸ متغیرهای تحقیق ۷
۱-۹ قلمروتحقیق .۷
۱-۱۰ تعاریف عملیاتی واژه ۷
فصل دوم :ادبیات وپیشینه تحقیق
بخش اول :مدیریت دانش
۲-۱-۱ مقدمه ۱۰
۲-۱-۲ مبانی نظری تحقیق ۱۰
۲-۱-۲-۱ نظریه تعادلات سه جزئی .۱۱
۲-۱-۲-۲ نظریه تولیدوتبدیل دانش سازمانی ۱۲
۲-۱-۲-۳ نظریه سازمان یادگیرنده۱۳
۲-۱-۳ مدیریت دانش .۱۳
هشت |
۲-۱-۴ داده ،اطلاعات ،دانش .۱۴
۲-۱-۴-۱ داده.۱۴
۲-۱-۴-۲ اطلاعات ۱۴
۲-۱-۴-۳ دانش .۱۵
۲-۱-۴-۴ رابطه بین داده،اطلاعات ودانش ازدیدگاه باجاریا۱۶
۲-۱-۴-۵ روابط بین داده،اطلاعات ودانش ازدیدگاه کلارک ورالو.۱۶
۲-۱-۵ طبقه بندی انواع دانش .۱۷
۲-۱-۵-۱ انواع دانش ازنظرنوناکا۱۷
۲-۱-۵-۲ انواع دانش ازنظرجورنا.۱۸
۲-۱-۵-۳ انواع دانش ازنظرماشلوپ.۱۹
۲-۱-۵-۴ طبقه بندی بلاکرازدانش .۱۹
۲-۱-۵-۵ طبقه بندی لیدنروعلوی ازدانش .۱۹
۲-۱-۶تقسیم بندی براساس کارکرد۲۰
۲-۱-۷ تقیسم بندی معرفت شناختی دانش .۲۱
۲-۱-۸ تقسیم بندی براساس مقاصد.۲۱
۲-۱-۹ فرایندخلق دانش درسازمان ۲۱
۲-۱-۱۰ مارپیچ دانش ۲۳
۲-۱-۱۰-۱ الگوی مارپیچ دانش چنین است .۲۴
۲-۱-۱۰-۱-۱ ضمنی به ضمنی یااجتماعی کردن .۲۴
۲-۱-۱۰-۱-۲ صریح به صریح یاترکیب۲۵
۲-۱-۱۰-۱-۳ ضمنی به صریح یابیرونی کردن ۲۵
۲-۱-۱۰-۱-۴ صریح به ضمنی یادرونی کردن ۲۶
۲-۱-۱۱ عناصردانش ۲۷
۲-۱-۱۲ ویزگی های دانش .۲۹
۲-۱-۱۲-۱ ویزگی های دانش ازنظرآلی .۲۹
۲-۱-۱۳ مدیریت دانش ومولفه های آن ۳۰
۲-۱-۱۴ مولفه های دانش .۳۲
۲-۱-۱۴-۱ فراینددانش ۳۲
نه |
۲-۱-۱۴-۱-۱ خلق وکسب دانش ۳۲
۲-۱-۱۴-۱-۲ تسهیم وانتشاردانش .۳۳
۲-۱-۱۴-۱-۳ بهره برداری وکاربرددانش ۳۴
۲-۱-۱۴-۲ محتوای دانش ۳۴
۲-۱-۱۵ مدلهای مدیریت دانش .۳۵
۲-۱-۱۵-۱ دسته بندی مدل ها ۳۵
۲-۱-۱۵-۲ رده بندی مدل ها.۳۵
۲-۱-۱۶ گروه بندی برمبنای فرایندهای دانش .۳۸
۲-۱-۱۷ آشنایی بامدل ها .۳۸
۲-۱-۱۸ مروری کلی برمدل های اصلی ۳۹
۲-۱-۱۹ بررسی چندمدل مدیریت دانش .۳۹
۲-۱-۱۹-۱ مدل هیسیگ .۳۹
۲-۱-۱۹-۲ مدل مارک مک الروی .۴۰
۲-۱-۱۹-۳ مدل بک من .۴۰
۲-۱-۱۹-۴ مدل هفت سی ۴۱
۲-۱-۱۹-۵ مدل بکوویتزوویلیامز.۴۲
۲-۱-۱۹-۶ مدل نوناکاوتاکوچی ۴۴
۲-۱-۱۹-۷ مدل پایه های ساختمان دانش .۴۹
۲-۱-۲۰ ابزارهای مدیریت دانش .۵۳
۲-۱-۲۱ مزایای مدیریت دانش ۵۳
۲-۱-۲۲ فاکتورهای اساسی موفقیت مدیریت دانش ۵۴
۲-۱-۲۳ تاریخچه مدیریت دانش .۵۵
بخش دوم ارتباطات سازمانی
۲-۲-۱ ارتباطات ۵۸
۲-۲-۱-۱ ارتباطات چیست ؟۵۸
۲-۲-۲ فرایند ارتباطات .۵۹
۲-۲-۳ رسانه های ارتباطی ومیزان غنای آنها .۶۰
ده |
۲-۲-۴ انواع ارتباطات ۶۱
۲-۲-۴-۱ ارتباطات افقی ،عمودی ومورب.۶۱
۲-۲-۵ ارتباطات سازمانی .۶۲
۲-۲-۶ تفاوت ارتباط سازمانی باانواع ارتباط .۶۳
۲-۲-۷ ارتباطات رسمی وغیررسمی .۶۳
۲-۲-۷-۱ الگوی ارتباطات رسمی وغیررسمی درسازمان ۶۴
۲-۲-۸ پیشینه تحقیق .۶۶
۲-۲-۸-۱ تحقیقات خارجی .۶۷
۲-۲-۸-۲ تحقیقات داخلی ۶۸
بخش سوم :معرفی اجمالی سازمان موردمطالعه
۲-۳-۱ معرفی سازمان موردمطالعه ۷۱
۲-۳-۲ پیشینه مدیریت استان ایلام ۷۱
فصل سوم :روش اجرای تحقیق
۳-۱مقدمه .۷۴
۳-۲ روش تحقیق .۷۴
۳-۳ جامعه اماری .۷۴
۳-۴ روش تعین حجم نمونه ونمونه گیری .۷۵
۳-۵ پرسشنامه .۷۷
۳-۶ اعتباریاروایی پرسشنامه .۷۸
۳-۷ اعتمادیاپایایی پرسشنامه .۷۸
۳-۸ فنون مورداستفاده درتجزیه وتحلیل ۷۹
فصل چهارم :تجزیه وتحلیل داده ها
۴-۱ مقدمه .۸۱
۴-۲ نمونه آماری .۸۱
۴-۱-۳ آمارتوصیفی متغیرخلق وکسب دانش .۸۴
۴-۱-۴ آمارتوصیفی متغیرتسهیم وانتشاردانش .۸۶
۴-۱-۵ آمارتوصیفی متغیربهره برداری وکاربرددانش۸۷
۴-۱-۶ آمارتوصیفی متغیرفراینددانش .۸۸
یازده |
۴-۱-۷ آمارتوصیفی متغیردانش ضمنی ۸۹
۴-۱-۸ آمارتوصیفی متغیردانش صریح ۹۱
۴-۱-۹ آمارتوصیفی متغیرمحتوای دانش .۹۲
۴-۱-۱۰ آمارتوصیفی متغیروابسته ارتباطات سازمانی۹۳
۴-۱-۱۱ مقایسه کلی .۹۵
بخش دوم :آزمون فرضیه ها
۴-۲-۱ آزمون همبستگی خلق وکسب دانش باارتباطات سازمانی ۱۰۰
۴-۲-۲ آزمون همبستگی تسهیم وانتشاردانش باارتباطات سازمانی .۱۰۱
۴-۲-۳ ازمون همبستگی بهره برداری وکاربرددانش باارتباطات سازمانی .۱۰۲
۴-۲-۴ آزمون همبستگی فراینددانش باارتباطات سازمانی .۱۰۳
۴-۲-۵ ازمون همبستگی دانش ضمنی باارتباطات سازمانی .۱۰۳
۴-۲-۶ آزمون همبستگی دانش صریح باارتباطات سازمانی ۱۰۳
۴-۲-۷ ازمون همبستگی محتوای دانش باارتباطات سازمانی ۱۰۳
۴-۲-۸ مقایسه کلی وجمع بندی ۱۰۴
۴-۲-۹ ازمون تعیین رتبه متغیرهای تاثیرگذاربرارتباطات سازمانی ۱۰۵
فصل پنجم :بحث ونتیجه گیری
۵-۱ مقدمه ۱۰۹
۵-۲ نتیجه گیری ازپژوهش ۱۱۰
۵-۳ پیشنهادات اجرایی ۱۱۳
۵-۴ پیشنهادات برای تحقیقات آینده .۱۱۴
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید. |
۵-۵ محدودیت های تحقیق ۱۱۴
منابع ومآخذ
منابع فارسی .۱۱۵
منابع لاتین ۱۱۷
مقدمه
امروزه دانش کلیداصلی رقابت پذیری سازمانها به شمار میرود. سازمانهای جدید مبتنی بر دانش هستند و این بدان معنی است که آنها باید به گونه ای طراحی شوند که بتوانند دانش سازمانی خود را شناخته آن را احصا و ذخیره کرده و در موقع لزوم از آن بهره برداری نمایند و همچنین نیازهای خود را شناخته و از اطلاعات و دانش جدید به نحو احسن استفاده کنند. مجموعه این عوامل پارادایم جدیدی را درعرصه مدیریت بنیان نهاده است که به عنوان مدیریت دانش یاد میشود.
در این فصل مباحثی از قبیل موضوع پژوهش، اهداف پژوهش، فرضیات تحقیق، واژه ها و مفاهیم اشاره خواهد شد. فرضیاتی که براساس اهداف تحقیق بیان شده که شامل دو فرضیه اصلی با عنوان “بین فرایند دانش و ارتباطات سازمانی رابطه وجود دارد”و دوم “بین محتوای دانش و ارتباطات سازمانی رابطه وجود دارد”و پنج فرضیه فرعی که ارتباط بین ابعاد مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی را مورد بررسی قرار می دهند. این ابعاد شامل خلق وکسب دانش، تسهیم و انتشار دانش، بهره برداری و کاربرد دانش، دانش ضمنی و دانش صریح که در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات با بهره گرفتن از آمارههای همبستگی ارتباط میان این متغیرها مورد برسی قرار میگیرد.
۱-۲- موضوع تحقیق
موضوع مورد تحقیق این پایان نامه “بررسی رابطه بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن (استان ایلام) میباشد.
۱-۳- بیان مساله
امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمان ها بیش از پیش پیچیده متغیر و گسترده شده است این فضا به سرعت در حال تغیر است به گونه ای که برای بیشتر سازمانها این سرعت به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق آنهاست به عبارت دیگر به مجرد آنکه تغیری در شرایط یاد شده به وجود آید و سازمان بخواهد به آن تغیر واکنش نشان دهد و خود را با آن هماهنگ و منطبق سازد تغییر بعدی از راه میرسد. (جان سن و همکاران ،۱۹۹۹،صص۱۲۳-۱۲۱).
پس از پیاده سازی مدیریت دانش در بانک مسکن، تحقیقی توسط اقای حسین بیگی در دانشگاه آزاد واحد سنندج با موضوع “عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در بانک مسکن استان ایلام ” انجام شد رابطه بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی به عنوان یکی از پیشنهادات تحقیق مطرح شده بود که به آن پرداخته نشده بود. با توجه به اهمیت ارتباطات سازمانی در یادگیری سازمانی و تسهیم و انتشار دانش و همچنین بهره برداری کارکنان بانک مسکن استان ایلام این موضوع به عنوان مساله مد نظر قرار گرفت.
وجود ارتباطات سازمانی موثر و صحیح در سازمان، همواره یکی از اجزای مهم در توفیق مدیریت به شمار آمده است به تجربه ثابت شده است که اگر ارتباطات صحیح در سازمان برقرار نباشد گردش امور مختل وکارها آشفته میشود. هماهنگی، برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و سایر وظایف مدیر بدون وجود سیستم ارتباطی موثر در سازمان قابل تحقق نیست و در غیاب چنین سیستمی امکان اداره سازمان وجود نخواهد داشت. ارتباطات تار و پود سازمان را به هم پیوند میدهد و موجب یکپارچگی و وحدت سازمانی می شود.
اقتصاد دانش مدار چالشهایی را برای سازمانها دارد که تنها مدیریت دانش می تواند بر این چالشها فایق شود این چالشها عبارتنداز:
۱-دانش عامل تعیین کننده رقابت دربخش دولتی شده است. عملکرد کارآمدی سازمانها به فراهم آوری و توزیع مناسب دانش بستگی دارد.
۲- جایگزینی مداوم کارکنان دانشی در بخشهای مختلف سازمان چالش جدیدی را برای نگهداری دانش و محافظت از حافظه معنوی و آموزش کارکنان جدید به وجود آورده است.
باتوجه به مطالب فوق وعنایت به اینکه برای پیاده سازی مدیریت دانش در هر سازمان ایجاد رابطه مناسب و ارتباطات سازمانی موثر بین اعضاء یک سازمان امری ضروری و حیاتی برای بقای سازمان است. و اینکه مدیریت دانش باعث سرعت در ارتباطات سازمانی و همچنین کاهش هزینه های ارتباطات مکتوب و مکاتبات اداری وکوچک ترشدن سازمان می گردد و با توجه به اهمیت این موضوع در بانک مسکن، موضوع رابطه بین مدیریت دانش و ابعاد آن با ارتباطات سازمانی با توجه به بضاعت و محدودیتهای این تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهم داد . فرضیه اصلی این تحقیق رابطه بین مدیریت دانش وارتباطات سازمانی در بانک مسکن خواهد بود همچنین به بررسی رابطه بین ابعاد مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی خواهم پرداخت.
۱-۴- اهمیت وضرورت تحقیق
درگذشته محور تاکید و وجهه سازمانها را سرمایه و نیروی کار تشکیل میداد، اما در حال حاضر بدون شک سازمانهای دانش محور و خدمت محور سازمان های موفق محسوب میگردند.
مدیریت دانش یک فعالیت اجتماعی است لذا همکاری و همیاری و ارتباطات مدیریت و کارکنان عامل اصلی کارکرد مطلوب آن است مدیریت دانش سازمانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت شرکتها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه شماری از سازمانها دانش موجود خود را اندازه گیری می کنند و به منزله سرمایه فکری سازمان و نیز به عنوان شاخصی برای درجه بندی شرکتها در گزارش خود منعکس می کنند (لائو،۲۰۰۱،ص ۱). سازمانها باید با افزایش، انتشار و گسترش داخلی دانش به چرخه واقعی ایجاد دانش روی آورند (آدلر،۲۰۰۱،ص ۱).
و فراتر از آن ساز و کارهای موثر برای حفظ، پردازش و بازیابی دانش در سازمان ایجاد و تقویت نمایند. بعدرقابتی و اصلی هر موسسه ایجاد و انتقال موثر دانش درون سازمان است(بایس،کاوتوزاندر۱۹۹۳،ص ۳۸۴).
برای پی بردن به اهمیت و ضرورت مدیریت دانش در سازمان باید به سوالات زیر پاسخ داد:
- چگونه میتوان دانش ایجادشده در سازمان را به موثرترین روش تسهیم و اداره نمود؟
- اعضای سازمان چگونه می توانندازدانش سازمانی به نحوی موثر در فرایند تصمیم گیری استفاده کنند؟
– چگونه میتوان دانش سازمانی را در حافظه سازمانی حفظ و نگهداری کرد؟
– چگونه میتوان اطلاعات حفظ شده را بازیابی و مورد استفاده مجدد قرار داد؟
پاسخ همه این سوالات در برقراری ارتباط صحیح بین افراد در درون سازمان بر میگردد و این اهمیت و ضرورت بررسی رابطه بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی را دو چندان کرده است .
۱-۵- اهداف پژوهش
۱-۵-۱ هدف اصلی
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه موجود بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی می باشد.
- اهداف فرعی
هدف فرعی ۱- بررسی رابطه بین فرایند دانش و ارتباطات سازمانی
هدف فرعی ۱-۱- بررسی رابطه بین خلق و کسب دانش و ارتباطات سازمانی
هدف فرعی ۲-۱- بررسی رابطه بین تسهیم و انتشار از دانش و ارتباطات سازمانی
هدف فرعی ۳-۱- بررسی رابطه بین کاربرد و بهره برداری از مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی
هدف فرعی ۲- بررسی رابطه بین محتوای دانش و ارتباطات سازمانی
هدف فرعی ۱-۲- بررسی رابطه بین دانش ضمنی و ارتباطات سازمانی
هدف فرعی ۲-۲- بررسی رابطه بین دانش صریح و ارتباطات سازمانی
و هدف کاربردی آن بررسی رابطه بین مدیریت دانش و ابعاد آن با ارتباطات سازمانی در بانک مسکن و بررسی وضعیت موجود مدیریت دانش در بانک مسکن می باشد.
منبع : (موزیل مشرف و بن احمد ،۲۰۱۱،ص ۷.)
۱-۷- فرضیات تحقیق
۱-۷-۱ فرضیه اصلی
بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
۱-۷-۲ فرضیه فرعی۱
بین فرایند دانش و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی ۱-۱: بین خلق وکسب دانش وارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی ۲-۱: بین تسهیم و انتشار دانش و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی ۳-۱: بین بهره برداری و کاربرد دانش با ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
۱-۷-۳-فرضیه فرعی۲
بین محتوای دانش و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی ۱-۲: بین دانش ضمنی و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی ۲-۲: بین دانش صریح و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن رابطه معنی داری وجود دارد.
۱-۸ - متغیرهای تحقیق
الف) متغیر وابسته: ارتباطات سازمانی
ب) متغیر مستقل: مدیریت دانش میباشد.
۱-۹- قلمرو تحقیق
الف ) قلمرو مکانی تحقیق بانک مسکن استان ایلام .
ب) قلمرو زمانی تحقیق سال ۱۳۹۰و ۱۳۹۱شمسی میباشد.
ج) قلمرو موضوعی مربوط به رابطه بین مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی در بانک مسکن می باشد.
۱-۱۰- تعاریف عملیاتی واژه ها
مدیریت دانش[۱] : مدیریت دانش به عنوان یک روش برای کنترل و هدایت داراییهای دانشی مشهود و بخصوص نامشهود سازمان شناخته میشود، به نحوی که با بکارگیری دانش داخل و خارج سازمان، تولید دانش، ارزش آفرینی، نوآوری و بهبود را در سازمان تسهیل نماید (اخوان و باقری ،۱۳۸۹،ص ۱۶).
مدیریت دانش با ایجاد یک محیط کاری جدید موجب تسهیل دراشتراک دانش گردیده و جاری شدن دانش را به فرد مناسب در زمان مناسب برای فعالیت کاراتر و اثر بخش تر باعث میگردد (اسمیت ،۲۰۰۱،ص ۵).
دانپورت و پروساک (۱۳۷۹) مدیریت دانش مفهومی برای توصیف فرایندهایی دانسته اند که از طریق آنها سازمان به توسعه، سازماندهی، و به اشتراک گذاری دانش با هدف دستیابی به مزیت رقابتی می پردازد.
مدیریت دانش به عنوان یک ابزار مدیریتی، مسول پیاده سازی و ارزیابی هدفمند دانش است، که در نهایت به توسعه سازمان با بهره گرفتن از دانش داخلی وخارجی برای افزایش کارایی لازم منجر میشود. جهت پیاده سازی استراتژی های دانشی، مدیریت دانش تمامی ظرفیت های انسانی، سازمانی و تکنولوزیکی مناسب برای بهینه نمودن رقابت و ارتقای استعداد جمعی در سطح سازمان به کار میگیرد.(اخوان و باقری ،۱۳۸۹،ص ۱۷).
دانش ضمنی[۲] : دانشی است که از ترکیب اطلاعات دریافتی شخص از محیط پیرامون خود با زمینه های فکری و تجربیات اوشکل میگیرد. چنین دانشی در پیشبرد اهداف شخصی و سازمانی نقش تعین کننده دارد اما مدیریت نظام یافته و همچنین انتقال آن به افراد دیگر به سختی انجام میگیرد. (حسن زاده ،۱۳۸۶،ص ۴).
دانش صریح :دانشی است که در قالب یک محمل دانشی از حالت نهان به عینیت رسیده است. به عنوان نمونه شخص دانسته های خود را به صورت سخنرانی، نوشته نظیر آن عرضه می کند. دانش صریح نسبت به دانش ضمنی قابلیت انتقال، مدیریت، واستفاده پذیری بیشتری دارد (همان منبع )
خلق دانش : این مرحله در برگیرنده فعالیتهایی است که مرتبط با ورود دانش جدید به سیستم است که شامل توسعه، کشف و تسخیر دانش میشود.
تسهیم و انتشار دانش: اشاره به فعالیت هایی داردکه در ارتباط با جریان دانش از یک بخش با یک نفر به بخش یا نفری دیگر را شامل می شود و شامل ارتباطات ترجمه، تبدیل، تفسیر و تصفیه دانش میشود.
بهره برداری و کاربرد دانش :شامل فعالیتهایی میشود که در ارتباط با اجرای دانش در فرایندهای سازمانی هستند (ابطحی وصلواتی ،۱۳۸۵،ص ۴۹).
ارتباطات سازمانی: انتقال و تبادل اطلاعات، معانی ومفاهیم بین افراد در سازمان با واسطه. به طور ساده ارتباطات در سازمان جریانی هستند که ضمن آن افراد میکوشند تا مفاهیم و مقاصد خود را از طریق پیام های عادی و نمادی به یکدیگر انتقال دهند(الوانی ۱۳۸۵صص۱۷۳و۱۷۴).
ارتباطات شامل ارتباطات رسمی و غیر رسمی میشود.
ارتباطات رسمی: اصولاً نمودار رسمی سازمان، کانالها و مجاری ارتباطات رسمی را نشان میدهد. از این رو الگوی ارتباطی ساختار رسمی همان است که در نمودار تشکیلاتی هر سازمان مشخص شده است .
ارتباطات غیر رسمی: به محض ورود افراد به سازمان بنا به علل مختلف مانند علایق و سلایق مشترک، همفکریها وهمدلیها، الفتها و نزدیکیها با یکدیگر ارتباطاتی برقرار می کنند که با ارتباطات رسمی و پیش بینی شده مطابقت ندارند این شبکه ارتباطی شبکه ارتباطات غیررسمی است (همان منبع).
۲-۱-۱ مقدمه
مدیریت دانش مطلب جدیدی نیست. میتوان صدها سال پیش که صاحبان شرکتهای خانوادگی، تجار، کشاورزان، پیشه وران و سایرحرف، مهارتهای مورد نیاز را به فرزندان و شاگردان خود انتقال میداده اند، مدیریت دانش نیز وجود داشته است (ابطحی و صلواتی،۱۳۸۵،ص ۷۶).
مدیریت دانش که تعریف های زیادی برای آن ارائه شده است. برخی از صاحب نظران مانند ارنست پرز[۳]، تاکید دارندکه دانش یک سرمایه سازمانی است و مدیریت دانش را بر همین اساس تعریف می کنند. وی معتقد است که مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش و قابلیت های عقلانی و تجربیات افراد یک سازمان و ایجاد قابلیت بازیابی آنها به عنوان یک سرمایه سازمانی (حسن زاده ،۱۳۸۶،ص ۱۶).
در این فصل تلاش میشود که با بهره گرفتن از منابع متعدد متغیرهای تحقیق را که مدیریت دانش و ارتباطات سازمانی میباشند در دو بخش مجزا به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرند. مدیریت دانش شامل ابعاد مدیریت دانش(خلق وکسب دانش، تسهیم و انتشار دانش، کاربرد و بهره برداری از دانش، دانش ضمنی و دانش صریح) و ارتباطات شامل (ارتباطات رسمی و غیر رسمی) و فرایندهای خلق مدیریت دانش، مدلهای مدیریت دانش و بررسی تعدادی از این مدلها و همچنین به بیان مبانی تحقیق و پیشینه تحقیق نیز پرداخته خواهد شد.
۲-۱-۲- مبانی نظری تحقیق
بیان دقیق تاریخچه پیدایش، رشد و نمو یا نزج مدیریت دانش امکانپذیر نیست در حقیقت مدیریت دانش از نخستین سالهای زندگی بشر و در عصر غار نشینی و شکار وجود داشته است و بشر به جمع آوری و انتقال اطلاعات و دانش مرتبط با موضوع شکار و چگونگی ساخت سلاح و همچنین گسترش درک و شناخت خود از محیط پیرامونشان در زمینه مختلفی مانند (میزان منابع غذایی، فرصتها و خطرات موجود) در قلمروشان میپرداختند.
با پیشرفت انسان این تجارب و اطلاعات از نسلی به نسل دیگر از طریق بیان داستان و حکایات انتقال گردید تا اینکه انسان به حدی از پیشرفت رسید که دارای ساختار و نظام مند گردید.
مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰مطرح گردید با نزدیک شدن به اواسط دهه ۱۹۸۰و آشکارشدن اهمیت دانش و تاثیر آن بر حفظ قدرت رقابتی در بازارهای اقتصادی اهمیت ویژهای یافت در این دهه بود که نظام های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظامهای هوشمند برای مدیریت دانش به کار گرفته شد و مفاهیمی چون فراهم آوری مدیریت دانش، مهندسی دانش، نظامهای دانش مدار و مانند آن رواج پیدا کرد (حسن زاده ،۱۳۸۶،ص ۱۵).
شاید بتوان ۱۵ سال گذشته را سال شکوفایی مدیریت دانش در بخش دولتی دانست بر طبق آمارهای فورچون درسال ۲۰۰۲ ارائه کرده است ۹۰ درصد۵۰۰ شرکت برتر دنیا برنامه های رسمی برای مدیریت دانش داشته اند و یا اینکه در حال تدوین اینگونه برنامه ها بوده اند (ابطحی و صلواتی ۱۳۸۵ص۶۳).
دانش به عنوان منبع اصلی سازمانها تلقی میشود چنانچه سازمانها بخواهند به مدیریت دانش به عنوان یک سرمایه سازمانی بپردازند بایستی عوامل زیر ساختی مناسبی را فراهم آورند. فراهم آوری عوامل زیر ساختی نیازمند مجموعههای سازمانی است که ساز و کارهای خاصی را میطلبد. نظریه “تعادلات سه جزیی “یکی از نظریه هایی است که توجه به دانش در سازمان را به خوبی توجیه می کند.”نظریه خلق و تبدیل دانش “سازمانی نیز به خاطر اینکه به صورت خاص فرایندهایی را در اختیار میگذارد بررسی شده است.”سازمان یاد گیرنده نظریه دیگری است که پیش زمینه مدیریت دانش است و در اینجا مطرح شده است .
۲-۱-۲-۱- نظریه تعادلات سه جزئی
نظریه تعادلات سه جزئی رامی توان یک نظریه بنیادی برای شکل دهی آینده دراز مدت سازمان ها برشمردکه بانگاهی دیگربه اهمیت دانش درسازمان ها تاکید دارد. طبق این نظریه (قانع بصیری ۱۳۷۳)، حیات، اجتماع و فناوری سه مقوله ای هستندکه از جرم، انرژی و اطلاعات تشکیل شده است .تکامل این سه نیزدرفزونی اطلاعات، درطول عمرشان تعریف می شود. درحقیقت تفاوت این سه در میزان اطلاعاتی است که توانسته اند در طی زمان در خود ذخیره کنند. در تعادل سه جزئی هر چه بر میزان اطلاعات افزوده شود از میزان جرم و انرژی کاسته می شود. چنین سیستمی قادرخواهد بود از طریق فزونی اطلاعات و تبلورآن در جرم و انرژی، کالا و کار تولید کند و به مبارزه با فشار آنتروپی محیط اطراف خود بپردازد.
لازم به ذکراست آنچه که در نظریه تعادلات سه جزئی به عنوان اطلاعات مطرح شده بایستی به مفهوم دانش در نظرگرفته شود. زیرا اطلاعات صرف نمی تواند عامل پیش برنده تلقی شود، زیرا در برخی موارد سر ریز اطلاعات و افزونگی آن مایه درد سر و اتلاف وقت افراد و سازمانها نیز میگردد.
در تعادل سه جزئی، فزونی انرژی و جرم موجب رشد فیزیکی سازمان و فزونی اطلاعات موجب کارآمدی سازمان خواهد شد. در یک جامعه اطلاعاتی، میزان انرژی و جرم به کار رفته برای امور به تدریج کمتر و مدام میزان اطلاعات مورد استفاده افزایش مییابد. دولت ایران کوچک سازی را مورد توجه قرارداده است، برمبنای نظریه تعادلات سه جزئی مهم ترین راه حل کوچک سازی، گرایش به سوی تقویت دانش و بنیانهای دانشی در سازمانهای دولتی است، تا از این طریق بتواند حجم و فربهی (رشد) دولت را مهار و کارآمدی (توسعه) آن را افزایش دهد.
براساس نظریه تعادلات سه جزئی می توان چنین نتیجه گیری کرد: کاهش حجم و افزایش کارائی سازمان ها در آینده، مستلزم گرایش به دانش مداری است.
۲-۱-۲-۲- نظریه تولیدوتبدیل دانش سازمانی
نظریه تولید و تبدیل دانش سازمانی در سال ۱۹۹۴توسط نوناکا مطرح شد و بر ماهیت فعال و ذهنی دانش واصلاح باورها و جلب مشارکت مردم تاکید دارد. این نظریه کارکرد اصلی سازمان را در تقویت دانش تولید شده بوسیله افراد و متبلور ساختن ان به عنوان بخشی از شبکه دانشی سازمان میداند.
ور چهار فرایند تبدیل وجود دارد که عبارتند از:
نهان به نهان (جامعه پذیری) : از طریق نشستها و بحثهای گروهی بین افراد انجام میگیرد.
نهان به عیان (بیرون سازی): ازطریق تلاش افراد برای ارائه دانسته های خود در قالب سخنرانیهای رسمی، اثار مکتوب و نظیرآن صورت میگیرد.
عیان به عیان (ارتباطات): این فرایند در قالب استفاده از فناوری برای ساماندهی، توزیع و انتقال دانش مکتوب انجام میگردد.
عیان به نهان (درونی سازی): در این فرایند افراد با دریافت دانش عیان (مانند یک گزارش) به یک ایده نو دست پیدا می کند یا بر اساس آن عمل سودمندی را انجام می دهند.
چنانچه فرایندهای مذکور در سازمان موفقیت آمیز باشد، در همه سطوح مختلف سازمانی ۵ پیامد مثبت خواهد داشت
- به اشتراک گذاری دانش به وسیله گروهی از افراد
- تبدیل دانش نهان گروهها به مفاهیم و نمودهای عینی
- ترکیب مفاهیم گروهها با داده ودانش بیرونی موجود در سازمان
- تبیین و بسط مفاهیم به شکل ملموس تر
- توزیع دانش جدید در بین افراد سازمان (انتقال دانش بین افراد سازمانی).
۲-۱-۲-۳- نظریه سازمان یادگیرنده
نطریه سازمان یادگیرنده از نظریاتی است که لزوم جریان دانش در سازمانها را توجیه می کند. دیوید گاروین در سال ۱۹۹۳سازمان یاد گیرنده را سازمانی تعریف می کند که مهارت تولید، گردآوری و انتقال دانش و هم چنین تغییر رفتار خود با توجه به دانش و اندیشه های جدید را داشته است . (حسن زاده ،۱۳۸۶،ص ۳۵). مهمترین نکته این تعریف تغییری است که حین انجام کار در رفتار سازمانی رخ میدهد. گاهی مواقع سازمانها در تولید دانش (مثلا انجام تحقیقات) و انتقال دانش (مانند دوره های آموزشی) موفق هستند اما در به کارگیری دانش در فعالیتهای خود ناموفق عمل می کنند. یعنی دانش به ندرت موجب تغییرات بنیانی میشود.
همانگونه که مشاهده میشود اطلاعات و دانش و انتقال آن به افراد دیگر در سازمان، هسته اصلی نظریه یاد گیرنده است .
۲-۱-۳- مدیریت دانش
اهمیت دانش در جوامع بشری به طور عام و در سازمانها به طور خاص به زمانهای بسیار قبل بر میگردد، رد پای این تفکر را میتوان در فلسفه یونانی هراکلیوس، سقراط و . جستجو کرد.
یک تعریف مدیریت دانش را توسعه و به کارگیری منابع دانشی ملموس و نا ملموس سازمان قلمداد می کند این تعریف سرمایه های ملموس دانش شرکت را مواردی نظیر حق امتیاز، لیسانس، اطلاعات مشتری و رقبا و سرمایه های ناملموس شرکت را دانش نهفته درکارکنان، شامل تجربه و روشهای ایشان برای حل مسائل میداند.
مدیریت دانش در تعریفی دیگر فرایند لازم برای خلق، احصا، مستند سازی و توزیع دانش در سطح سازمان برای دستیابی به مزیت رقابتی شناخته شده است (اخوان و باقری ،۱۳۸۹،ص ۱۷).
هاینس (۲۰۰۱،ص ۱۲) مدیریت دانش را فرایندی میداند که مبتنی بر چهار رکن است .
۱-محتوا:که به نوع دانش (آشکار یا نهفته بودن) مربوط می شود.
۲-مهارت :دستیابی به مهارتهایی جهت استخراج دانش
- ۹۹/۰۸/۲۹